4. حضور فعال مردم در انتخابات
برگزاری انتخابات آزاد و احترام گذاشتن به آرا و عقاید مردم، نشانه ای از اعتماد متقابل بین دولت و مردم و شرکت دادن مردم در اداره کشور است. در زمان رژیم پهلوی، انتخابات و توجه به آرای مردم در عمل، معنا و مفهوم واقعی نداشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، اوضاع دگرگون شد. حکومت اسلامی با تبیین اعتقاد به جمهوری بودن نظام، زمینه مشارکت مردم را فراهم ساخت و مردم نیز با دیدن آزادی عمل در میدان مشارکت واقعی و حقیقی و باورمندی به تکلیف شرعی، فعالانه وارد صحنه انتخابات شدند. تاکنون بیش از بیست دوره انتخابات با وجود مشکلات گوناگون و توطئه های پیدا و پنهان دشمنان داخلی و خارجی با شورآفرینی فراوان مردم برگزار شده است. مردم در تمام انتخابات یاد شده با اراده آزاد خویش شرکت کرده و آزادانه رأی دل خواه خود را به صندوق های رأی انداخته اند.این دستاورد شکوهمند، مایه سرافرازی و افتخار مردم عزیز ایران و نظام اسلامی در جهان به ویژه در برابر مدعیان دموکراسی و جمهوری است.
5. احیای مذهب تشیع و هویت اسلامی
در طول تاریخ، دین اسلام و مذهب تشیع در کانون تهاجم دشمنان قرار داشت و سیاست محوری و حرکت جدّی دشمنان تا حدودی زیادی، این مذهب پویا را به انزوا کشیده بود. دشمن با آگاهی کامل از قدرت و روحیه سلحشوری و مبارزاتی شیعیان در طول تاریخ نهضت ها و حرکت های شیعی، این سیاست را در پیش گرفته بود. البته ستیز با اسلام و تشیع، محدود به قلمرو کشور ایران نبود، بلکه در همه جای دنیا گسترده بود. تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، اسلام و تشیع نه تنها در عرصه حکومت و حاکمیت حضور مؤثری نداشت، بلکه بسیاری از احکام و ابعاد آن منزوی شده بود. قوانین و احکام گسترده و همه جانبه اسلام صرفا در برخی از امور زندگی مسلمانان نقش داشت و بیشتر موضوعی فرعی قلمداد می شد و به عبادت های فردی و آداب و رسوم مذهبی محدود بود. امام خمینی رحمه الله در مورد به انزوا کشیدن اسلام تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فرمود:
اسلام داشت منسی می شد. اسلام را داشتند منهدم می کردند. قرآن را داشتند زیر چکمه ها از بین می بردند. قیام شما جوان های ایران، قیام شما ملت ایران که قیام الهی بود، نهضت الهی بود، قرآن را زنده کرد؛ حیات تازه به اسلام بخشید.(1)
1- در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر دهم، ص 378.
رژیم پهلوی، شیعه ستیزی را در دستور کار خود قرار داده بود و به صورت فزاینده ای با هدف حذف اسلام از همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی مردم مسلمان ایران، در غیراسلامی کردن قوانین و مقررات کشور، سپردن پست های کلیدی حکومت به دست افراد ناصالح و ضددین، ترویج بهاییت، حذف اسلام از دانشگاه ها و مدارس، به تمسخر گرفتن معارف و احکام اسلامی، حذف اسلام از صحنه های اجتماعی با دامن زدن به مسائل ملی و ملی گرایی و حتی ستیز با آثار و مظاهر دینی در امور جزئی و شکلی مانند تغییر مبدأ تاریخ کشور و بی حرمتی به مناسبت های مذهبی می کوشید. حسین فردوست، نزدیک ترین دوست شاه و محرم اسرار وی در مورد ترویج بهاییت می نویسد:
یکی از فرقه هایی که توسط اداره کل سوم ساواک به دقت دنبال می شد، بهاییت بود. شعبه مربوطه، بولتن های نوبه ای سه ماهه تنظیم می کرد که یک نسخه از آن از طریق من به اطلاع محمدرضا می رسید. این بولتن، مفصل تر از بولتن فراماسونری بود. محمدرضا از تشکیلات بهاییت و به خصوص افراد بهایی در مقامات مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آن حسن ظن نشان می داد. اصولاً رضاخان نیز با بهاییت روابط حسنه داشت تا حدی که اسدالله صنیعی را که یک بهایی تراز اول بود، آجودان مخصوص محمدرضا کرد که بعدها به وزارت جنگ و وزارت خواربار رسیده [بود]، ولی نفوذ اصلی بهاییت در دوران عبدالکریم ایادی بود. ایادی از خانواده تراز اول بهاییت بود. ایادی با نفوذی که نزد محمدرضا کسب کرد، بهایی ها را به مقامات عالی رساند. او مسلما در رسانیدن امیرعباس هویدا (که بهایی بود) به نخست وزیری نقش اصلی داشت. در زمان هویدا، دیگر کار بهایی ها تمام بود و مقامات عالی مملکت توسط آنها به راحتی اشغال می شد. محمدرضا نه تنها نسبت به نفوذ بهایی ها حساسیت نداشت، بلکه خود او صراحتا گفته بود که افراد بهایی در مشاغل مهم و حساس مفیدند؛ چون علیه او توطئه نمی کنند. بهاییانی که به مقامات حساس می رسیدند، از موقعیت خود برای ثروتمند شدن جامعه بهاییت استفاده می کردند تا از این طریق، اقتصاد مملکت را به دست گیرند. بهاییانی که می شناختم، همه بسیار ثروتمند بودند. در زمان حاکمیت ایادی بود که بهایی ها در مشاغل
مهم قرار گرفتند و در ایران، بهایی بی کار وجود نداشت. در دوران ایادی، تعداد بهایی های ایران به سه برابر رسید.(1)
محمدرضا پهلوی گاهی در موضع گیری هایش به قصد خود مبنی بر حذف اسلام از امور کشور اشاره می کرد. او در مراسم رسمی پنجاهمین سالگرد بنیان گذاری سلسله پهلوی، درباره گرایش خود به ملی گرایی افراطی، با صراحت چنین گفت:
من اعلام می کنم که ما سلسله پهلوی، به چیزی جز ایران عشق نمی ورزیم و برای چیزی جز حرمت ایرانیان تعصب نداریم و وظیفه ای جز خدمت به کشور و ملت خود نمی شناسیم.(2)
او در راستای اسلام زدایی، در سال 1355 خورشیدی، تاریخ رسمی ایران را به 2535 شاهنشاهی تغییر داد. از آن جا که پرداختن به تلاش های گوناگون حکومت پهلوی برای اسلام زدایی به درازا می کشد، از آن چشم می پوشیم. پیروزی انقلاب پربرکت اسلامی ایران، نه تنها به ستیز با دین در داخل کشور پایان داد، بلکه عظمت تشیع و اسلام را در جهان احیا کرد. تشکیل مجمع جهانی اهل بیت به دستور مقام معظم رهبری نیز موجب آشنایی بیشتر مردم جهان با مذهب انقلابی تشیع شد. حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رحمه الله درباره احیای تشیع فرموده است:
1- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، صص 202 و 374.
2- رویارویی انقلاب اسلامی ایران و امریکا، ص 44.
بزرگ ترین دستاورد انقلاب این بود که امام رحمه الله، شیعه را برای اولین بار به دنیا معرفی کرد و تا آن زمان، شیعه به دنیا معرفی نشده بود. شاید صدی نود دنیا اصلاً از مذهبی و مکتبی به نام تشیع اطلاعی نداشتند، ولی این انقلاب امام سبب شد که مسئله تشیع در همه دنیا مطرح شد.(1)
امام خمینی رحمه الله نیز در این باره می فرمود:
آنچه ما به دست آوردیم، این است که ما اسلام را در اینجا زنده کردیم. پیش تر اسمی از اسلام بود، ولیکن اسلام، اصلش نبود؛ یعنی اصلش، دعوا با اسلام بود. می خواستند اسلام زدایی کنند.(2)
زنده شدن هویت اسلامی که از مهم ترین دستاوردهای انقلاب به شمار می رود، به اندازه ای مهم است که رهبر فرزانه انقلاب، آن را یکی از دو کار بزرگ انقلاب می داند:
انقلاب اسلامی در حقیقت، دو کار بزرگ انجام داده است که یکی، تشکیل نظام اسلامی و دیگری، زنده کردن هویت اسلامی در دنیاست.(3)
بسیاری از شخصیت های سیاسی جهان نیز در سخنان خود به این واقعیت اشاره کرده اند. احمدبن بلا، نخستین رئیس جمهور الجزایر پس از انقلاب این کشور در این مورد می گوید:
1- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/6/1378.
2- صحیفه نور، ج 17، ص 170.
3- خطبه نماز جمعه تهران، 20/11/1374.
انقلاب اسلامی ایران، حیثیت اسلامی را به او بازگرداند. ملل عرب باید زنده شدن اسلام را در قرن بیستم مدیون انقلاب اسلامی ایران باشند. این اسلامی که دنیای عرب را به اجبار دگرگون خواهد ساخت. امروز آوای نهضت خمینی در دور افتاده ترین نقاط جهان اسلام به گوش می رسد. در دورافتاده ترین قبایل صماری افریقا، سخن از روحی تازه است که انقلاب ایران در قرن بیستم به اسلام داده است.(1)
وزیر تعلیمات و امور مذهبی الجزایر نیز چنین گفته است:
آیت الله خمینی اعتبار اسلام را در نظر ملل اسلامی و غیراسلامی بازگردانید. امام خمینی رحمه الله، تجسم زنده ای از حضرت علی علیه السلاماست.(2)
6. ایجاد زمینه اتحاد تشیع و تسنن
گسترش دین اسلام به عنوان یکی از ادیان پویا که بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد، یکی از دغدغه های اصلی استکبار جهانی به شمار می رود. دشمن می کوشد با ایجاد اختلاف و شکاف افکندن در درون این نیروی عظیم اسلامی، جهان اسلام را تضعیف کند. آنان به خوبی می دانند که بر اثر تشدید اختلافات مذهبی، توان و انرژی مذاهب اسلامی در درگیری با یکدیگر مصرف می شود و هیچ کدام رشد نمی کنند. همچنین این اختلافات سبب بدبینی دیگر ادیان به آنها می شود؛ چون می گویند وقتی مسلمانان با هم ناسازگارند، چگونه می توانند با دیگر ادیان بسازند. به همین دلیل، دشمنان تنها در پی برجسته سازی نقاط افتراق مذهب تشیع و تسنن هستند و هیچ گاه از نقاط اشتراک آنان یاد نمی کنند.
1- رویارویی انقلاب اسلامی ایران و امریکا، ص 123.
2- همان، ص 122.
امام خمینی رحمه الله با تیزبینی و درایت خود سال ها پیش در سال 1343 فرمود:
دولت های استعمارطلب، دولت هایی که می خواهند ذخایر مسلمین را ببرند، با وسیله های مختلف، با نیرنگ های متعدد، دول اسلامی را اغفال می کنند. گاهی به اسم شیعه و سنی اختلاف ایجاد می کنند. تبلیغاتی می کنند که طوایف مسلمین به جان هم بیفتند و با هم اختلاف شیعه و سنی پیدا کنند. دست های ناپاکی که بین شیعه و سنی در این ممالک اختلاف می اندازند، اینها نه شیعه هستند و نه سنی هستند. اینها دست های ایادی استعمار هستند.(1)
حضرت امام پس از پیروزی انقلاب نیز بارها به این توطئه ها اشاره کرد و در ششم شهریور 1358 فرمود:
از جمله خیانت هایی که بدخواهان به اسلام مرتکب شده اند، ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعه است.(2)
ایشان در پیام به مسلمانان در آستانه برپایی مراسم حج در سال 1360 نیز فرمود:
طرح اختلاف بین مذاهب اسلامی از جنایاتی است که به دست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود می برند... .(3)
حضرت امام یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فرموده بود:
1- جمیله کدیور، در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر پانزدهم، ص 101.
2- همان، ص 107.
3- همان، ص 126.
ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم. واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسی کلمه ای بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمان ها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانی هستند که می خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند.(1)
به برکت انقلاب و هدایت خردمندانه حضرت امام، وحدت بین پیروان مذاهب اسلامی در منشور نظام جمهوری اسلامی ایران یعنی قانون اساسی نیز مورد توجه قرار گرفت. وحدت امت اسلام که در قرآن کریم و سنت پیامبر گرامی اسلام ریشه دارد، به عنوان یکی از استراتژیک ترین و حیاتی ترین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اصول 11 و 12 قانون اساسی تجلی یافته است. در اصل 11 می خوانیم:
به حکم کریمه «اِنّ هذهِ اُمَّتُکُمْ اُمَّةً واحِدَةً وَاَنا رَبُّکُمْ فَاعْبُدون؛ این است امت شما که امتی یگانه است و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستید.» (انبیاء: 92) همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
همچنین اصل دوازدهم قانون اساسی درباره احترام به مذاهب اسلامی چنین مقرر می دارد:
دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام می باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت)
1- همان، ص 103.
و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقه ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای نیز همیشه به وحدت شیعه و سنی و جلوگیری از اختلافات مذهبی اشاره فرموده و همگان را به توجه به نقاط اشتراک مذاهب فراخوانده است:
مقصود ما از وحدت مسلمانان چیست؟ آیا مقصود این است که مسلمانان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب دیگری اعتقاد پیدا کنند و عمل نمایند؟ نه، مقصود این نیست. بحث ما این است که می خواهیم به همه مسلمانان از شیعه و سنی بگوییم و تذکر بدهیم که شما یک نقاط مشترک و یک نقاط اختلاف و افتراق دارید. آن نقاط اشتراک بیش از نقاط افتراق است. یعنی همه مسلمین به خدای واحد و قبله واحد و پیامبر واحد و احکام و نماز و روزه و زکات و حج اعتقاد دارند. هم اکنون بیش از یک میلیارد نفر مسلمان در نقاط مختلف عالم زندگی می کنند که نقطه تراکم آنها همین منطقه بین شرق و غرب است که از لحاظ استراتژیکی و موقعیت جغرافیایی و وضعیت اقلیمی و آب و هوایی، حساس ترین مناطق عالم دست اینهاست. ما می گوییم ای مسلمانان عالم، در هر جای دنیا که هستید، اگر با هم دشمنی نکنید، علیه هم مبارزه و جنگ نکنید و دشمنان و دوستانتان را بشناسید، وضع زندگی شما با آنچه که امروز است، تفاوت خواهد کرد.(1) لذا یکی از پیام های عمده انقلاب ما، وحدت
1- حدیث ولایت مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج 2، ص 207.
مسلمین است. ما در همه جای دنیای اسلام، این حرف را می زنیم.(1)
در حوزه عمل نیز جمهوری اسلامی ایران در تمامی صحنه ها، وحدت شیعه و سنی را به نمایش گذاشته است. برای نمونه، مجمع «التقریب بین المذاهب الاسلامیه» در سال 1369 با هدف ایجاد نزدیکی بین فرقه های اسلامی به وسیله مقام معظم رهبری تشکیل شد. همچنین اعلام 12 تا 17 ربیع الاول به عنوان «هفته وحدت» در ایجاد وحدت اسلامی نقش مهمی داشته است. پیش از این، اهل سنت، دوازدهم و شیعیان، هفدهم ربیع الاول را به عنوان ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهجداگانه جشن می گرفتند.
نظرات شما عزیزان: